پاییز سال پیش رو یادته ؟ همین موقع ها بود که اشنا شدیم بهت گفتم فصل قشنگیه گفتی هم قشنگه هم ناراحت کننده برگهایی که جون داشتن حالا زرد شدن و میریزن و ما لگدشون می کنیم . گفتم چرا قشنگه ؟ گفتی چون با تو آشنا شدم و قدم میزنیم خوشحال شدم از شنیدن این حرف و خوشحال شدم به فکر برگ ها هستی احساس امنیت کردم . امسال پاییز من بدون تو من مثل برگ روی زمین و تو دست توو دست یک نفر من و برگارو لگد کردی .شنیدن حرفهای قشنگ یک امنیت لحظه ایست پاییز همیشه نزدیکه و ما مثل یک برگیم


Hi, I'm amir Zia WEB DESIGNER, CODER, .

مامثل یه برگیم

مامثل یه برگیم

شدم ,پاییز ,یک ,تو ,هم ,قشنگه ,و ما ,خوشحال شدم ,زمین و ,و تو ,روی زمین

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Franceparisgallery روزمره نویسی های یک دختر11 ساله kavirhonaric ووشو شهرستان ثلاث باباجانی. firoozehart شهر فرهنگ روستای بیاج zarintaj تی تک| سایت تفریحی منزل لیلی